خلاصه داستان : داستان دختری که از پدرش به او ثروت میلیونی میرسد و پسر عموی دختر میلیونر تلاش خود را برای تصاحب اموالش میکند اما بر اثر یک اتفاق او با دو نفر آشنا میشود و…
خلاصه داستان : «دریاکنار» یک ملودرام اجتماعی با زمینههای حادثهای و دلهرهآور است که داستانی اجتماعی، طنز و عاشقانه دارد و با محوریت صفت اخلاق مذموم غیبت شکل میگیرد.
خلاصه داستان : کریم و اتابک که در محله ای در جنوب تهران زندگی می کنند ، مجبور به سرقت از کارخانه شده و با ارتکاب سرقت های کوچک و پرسه زدن در خیابان ها امرار معاش می کنند. وقتی چاقو به استخوان آنها می رسد و آنها پولی ندارند…
خلاصه داستان : نصرت و رحمت دو برادر هستند که برای به دست آوردن ارثیه پدری خود با مشکلات زیادی از جمله دزدیده شدن پدرشان مواجه می شوند…
خلاصه داستان : علی نقی پس از سال ها دوری از ایران، به کشور باز می گردد تا ماجرای کهنه ی عشق اول خود را به سر انجام رساند. او در پی اثبات وقایع گذشته و برای اجرای نقشه هایش با رضا همراه می شود.
خلاصه داستان : دو خواهر به نامهای اکرم و آذر به همه میگویند برادرشان بهصورت قاچاق به آلمان رفته و از او خبری ندارند. به مرور این دروغ در ذهن اکرم به یک واقعیت تبدیل میشود تا حدی که روزها را در انتظار برگشتن برادرش از آلمان سپری میکند.
خلاصه داستان : امیر محجوبی هنرپیشه محبوب سینما قصد دارد با دخترخالهاش، هستی ازدواج کند. اما پدر هستی، حاج نایب که فردی بسیار متعصب و سنتی است اعلام میکند که حاضر نیست یک هنرپیشه و مطرب را به عنوان دامادش قبول کند و تنها در صورتی با ازدواج امیر و هستی موافقت میکند که امیر […]
خلاصه داستان : یکی از مدیران ارشد به صورت کاملا اتفاقی به سفر حج میرود و در این سفر اتفاقاتی برایش میافتد که ظاهرش خوشایند نیست، اما همه این اتفاقات ناخوشایند باعث میشود به معنا و مفهومی از سفر دست پیدا کند.
خلاصه داستان : بیژن در بنگاه معاملات ملکی کار می کند. ملکی به فروش می رسد و او راهی زندان می شود. بیژن به مرخصی می رود ولی دیگر او را به زندان راه نمی دهند و این آغاز ماجراست…