خلاصه داستان : مادری سراسیمه وارد کلانتری میشود و به افسر نگهبان میگوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است. سحر دختری بلندپرواز و مطلقه است که به دلیل نوع پوشش و آرایش و ارتباطاتش در محله پشت سرش حرف زیاد است…ماجرای فیلم پیرامون پیدا کردن ردی از سحر پیش میرود..
خلاصه داستان : بمانی پسر 13 سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهٔ جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث..
خلاصه داستان : دختری که به دنبال خوشبختی در هرج و مرج این جهان پرسه میزند، وارد یک تاکسی می شود، غافل از اینکه چگونه زندگی او برای همیشه تغییر خواهد کرد…
خلاصه داستان : یک نویسنده ایرانی، که سال گذشته شوهرش را به حال قهر و به گمان رابطه ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده بوده، با پایان جنگ به تهران برمی گردد و شوهرش را میبیند که…
خلاصه داستان : لیلا طی اتفاقهایی با حمید دوستدار آشنا میشود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار میدهد، غافل از این که عادل مشرقی دل بستهٔ اوست…
خلاصه داستان : دو برادر با یکدیگر می جنگند که باعث می شود یکی دیگری را بکشد. قاتل فرار می کند اما مادرش او را متقاعد می کند که خود را تسلیم کند. حال مادر و دو همسر برادران که همه در یک خانه سه طبقه با هم زندگی می کنند باید با عواقب قتل […]
خلاصه داستان : جوانی مهندسی مکانیک است. او در صنعت خودروسازی طرح های مختلف ارائه کرده، اما کسی به او بها نمی دهد. او برای اینکه حرف خود را به گوش مسئولان برساند، بازی خطرناکی را آغاز می کند که منجر به گروگانگیری می شود. این فیلم به نحوی کپی شده از فیلم بعدازظهر سگی […]
خلاصه داستان : امیر مرده و همه اطرافیان او را به قتل او متهم می کنند. اما همانطور که تحقیقات بیشتر می شود ، چیزهای جالب تری برای همه آشکار می شود.
خلاصه داستان : بگذار به ضرب شمشير يك دلاور از پا درآيم، پولاد در قلب و لبخند بر لب. زماني چنين گفته بودم، ولي تقدير چه بازي ها كه ندارد، ميدان جنگ من فاضلاب گند خيابان بود و خصم من يك گاري با باري هيزم. بسيار منطقي است، من همه چيزم را از دست داده […]