کمدی

خلاصه داستان : فیلم از دهه 1350 آغاز می‌شود و داستان یک کارمند ساواک به نام اسماعیل یارجانلو است که درگیر ماجراهایی می‌شود. او که کارمند اداره ساواک است با خرید بلیت بخت آزمایی برنده اعانه ملی می‌شود. او با پولی که برنده شده ، 5000 متر زمین در عباس آباد خریداری و بر اثر […]

خلاصه داستان : تا حالا از نزدیک دست چپ زن یه پادشاه را دیدی؟ صابر و مرتضی دو پسرخاله هستند که در عرصهٔ دزدی فعالیت دارند و با تحویل گرفتن یک جعبه وارد یک جریان بزرگ می‌شوند…

داستان از مجلس عروسی مرجان آغاز می‌شود. در میانه‌های عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد می‌شوند و میهمانان هم فرار می‌کنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی باعث می‌شود تا دوست داوود، مجید که خیال می‌کند او تیر خورده لباس‌های او را در بیاورد و..

خلاصه داستان : داستان فیلم که برگرفته از یک متن کوتاه از مصطفی غضنفری است. دو برادر به نام ناصر و مرتضی که پس از مرگ پدر همسرانشان برای یک سفر کاری باید به چین بروند اما وقتی فرصتی پیش می آید آنها به جای چین تایلند می روند.

خلاصه داستان : مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خریداری یک خانه بچه‌هایش را از دردسرهای صاحب خانه‌شان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه که بیرون از شهر زندگی می‌کند و نمی‌خواهد آن‌ها روی آرامش به خود ببینند و لیلا و بهرام از شهر بیرون می‌زنند و به دست عجوزهٔ پیر […]

خلاصه داستان : ذبیح و غلام، دو شخصیت محوری این داستان، از طبقات پایین اجتماع هستند که طی ماجراهایی طنزآمیز اتومبیل نعش‌کش خود را از دست می‌دهند و مجبور می‌شوند برای گذران زندگی، با موتورسیکلت، جنازه‌های مشتریان خود را جابه‌جا کنند.

خلاصه داستان : در یک ساختمان بزرگ همسایه‌ها متوجه می‌شنود که دختر ثروتمندی به نام عسل قصد دارد پس از سالها از امریکا به ایران بازگردد و با یک جوان ایرانی ازدواج کند. تمام جوانان مجرد ساختمان به قصد دستیابی به ثروت خانوادگی عسل و همچنین اقامت امریکا تصمیم میگیرند هرطور شده دل عسل را […]

خلاصه داستان : ارژنگ بعد از چهل سال انتظار بالاخره رؤیا را به دست آورده و برای برگزاری عروسی با او راهی شمال می‌شود. در جریان سفر به شمال شاهد خاطره بازی‌ها و یادآوری‌های وقایع زندگی گذشتهٔ این دو در دهه شصت هستیم…

خلاصه داستان : داستان فیلم درباره یک مجرم زندانی است که به مدت 24 ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت می کوشد به زعم خود، اسباب سو استفاده از گروهی از مردم را فراهم کند و از آنها اخاذی کند.