جواد عزتی

خلاصه داستان : عمیق ترین دریاچه آب سرد دنیا در شهر رامیان است و بر اساس داستانی همه جوانان شهر برای مرد شدن باید از آبشار بالا بروند و به داخل این دریاچه بپرند. و با دست و پنجه نرم کردن راه درست به آرامش می رسند و خارج می شوند.

خلاصه داستان : مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط ابراهیم ریزآبادی اداره می شود. ریزآبادی، مالکی را مامور می کند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژی ها وارد مذاکره شود. نروژی ها بعد از عقد قرارداد می خواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است را به حساب شرکت واریز کنند ولی.

خلاصه داستان : داستان این فیلم درباره یک کودک کار است. این فیلم سینمایی به کودکان کار که مساله اجتماعی مهم این روزهاست، می‌ پردازد. علی کودک دوازده ساله ای است که همراه دوستانش با دزدی قطعات و کار در یک انبار لاستیک ، زندگیشان را می گذرانند تا اینکه با پیشنهاد جدیدی از سوی […]

خلاصه داستان : فیلم داستان برادر سربازی است که چشمش در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم، آسیب دیده و برادرش برای تأمین هزینه عمل او تعدادی چک بی محل خریده و تلاش می‌کند چک‌ها را نقد کند.

خلاصه داستان : شهروز یک جوان معتاد است که اخیراً از زندان آزاد شده است. او در حال فرار از گذشته خود است و مصمم است زندگی خود را برای همیشه تغییر دهد. اما این گذشته اوست که هیچگاه رهایش نمی کند.

خلاصه داستان : مرتضی به مناسبت سالگرد نامزدی اش ماشین گران قیمتی را از گاراژ به عنوان امانتی برمی دارد، در همین حین که نامزد او سوار بر ماشین است و مرتضی برای خرید آب هویج بستنی می رود به ناگاه ماشین شهرداری با ماشین او برخورد و آینه بغل او می شکند و…

خلاصه داستان : فرزندان زنی قصد کلاهبرداری از او را دارند. آنها گمان می کنند که او مشاعرش را از دست داده و می خواهند اموال پدری را از او بگیرند و میان خودشان تقسیم کنند. این در حالی است که زن متوجه نیت آن ها هست و…

خلاصه داستان : این فیلم داستان یک روحانی جوان به نام احمد (جواد عزتی) است که با همسرش لیلا در حالی با تنگدستی روزگار سپری می کنند که همزمان صاحب سه فرزند می شوند.

خلاصه داستان : پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش اُلفَت در نبود پسرش روزهای تلخی را می گذراند و منتظر است که او روزی از جبهه بازگردد. او نمی داند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است.