داریوش ارجمند پس از سال ها این بار با نقشی با ویژگی های خاص شخصیتی و اجتماعی بازگشتی قابل اعتنا به سینما دارد و تا حدودی خاطره حضور موثرش در فیلم های سالیان دور را تداعی می کند.
فیلم درباره فساد است که دیگر همه گیر شده، پدر زن عماد در واقع حاج اقا بدیعی داستان، گرفتار فساد است. او فردی متصل است و ظاهرا از ارتباطاتش سو استفاده می کند.اما حاج اقا بدیعی با بازی خوب بابک حمیدیان که مدتها بود یادم رفته بود او چقدر بازیگر خوبی است ، در نقش روحانی ای جوان و مشهور که هم استاد دانشگاه است و هم برنامه تلویزیونی موفقی دارد.همان ابتدا توسط پلیس احضار می شود و... . فیلم با ایده نسبتا خوب برای عجله بیش از حد و نپختگی فیلمنامه در سطح معمولی باقی می ماند و انتظارمان را از کارگردان دهلیز و سیانور و دارکوب برآورده نمی کند.
فیلم کوششی است جهت طرح یک معضل روز سیاسی _ اجتماعی جامعه امروز ایران در بحران خدشه دار شدن اعتماد عمومی میان مردم و صاحب منصبان با بیانی که در برخی قسمت ها رنگ و بوی ژورنالیستی به خود می گیرد و از طریق ساختاری پالوده و ریتم و تمپویی کنترل شده می کوشد تا ضمن بیان برخی تخلفات و قانون گریزی های مالی طبقه ای خاص از حیث برخورداری از قدرت درعین حال توجیهاتی نیز برای مبری ساختن افرادی که به نوعی قربانی این بلند پروازی ها گردیده اند قراردهد.
عماد در این فیلم در آزمون دشوار انتخاب میان حفظ حیثیت خود و اعتماد عمومی مردم از یک سو و تهاجم و سو قصد کانون های آلوده به فساد از سوی دیگر قرار می گیرد و در نهایت رستگاری را برمی گزیند.
فیلمنامه از حیث پرداختن به صبغه ی کاراکترها و شکل گیری چنین روابطی که بخشی از آن بر پایه ارتباطات خانوادگی بنا نهاده شده چندان روشن و صریح عمل نمی کند و ابهاماتی را برجای می گذارد که شاید نشان دهنده پاره ای محدودیت ها در نزدیک شدن به چنین سوژه هایی است.
روز بلوا فیلمی است که با دست مایه قراردادن وقایع روز به گامی قابل تامل در واکنش سینمای ایران به اتفاقات پیرامون از منظر یک درام با محوریت روابط و شخصیت ها می پردازد و می تواند مفری باشد تا سینمای ما را از موضع انفعال در پرداخت به چنین وقایعی تا حدی خارج سازد هر چند که برای شروع با کاستی هایی همراه است.
فیلم کوششی است جهت طرح یک معضل روز سیاسی _ اجتماعی جامعه امروز ایران در بحران خدشه دار شدن اعتماد عمومی میان مردم و صاحب منصبان با بیانی که در برخی قسمت ها رنگ و بوی ژورنالیستی به خود می گیرد و از طریق ساختاری پالوده و ریتم و تمپویی کنترل شده می کوشد تا ضمن بیان برخی تخلفات و قانون گریزی های مالی طبقه ای خاص از حیث برخورداری از قدرت درعین حال توجیهاتی نیز برای مبری ساختن افرادی که به نوعی قربانی این بلند پروازی ها گردیده اند قراردهد.
عماد در این فیلم در آزمون دشوار انتخاب میان حفظ حیثیت خود و اعتماد عمومی مردم از یک سو و تهاجم و سو قصد کانون های آلوده به فساد از سوی دیگر قرار می گیرد و در نهایت رستگاری را برمی گزیند.
فیلمنامه از حیث پرداختن به صبغه ی کاراکترها و شکل گیری چنین روابطی که بخشی از آن بر پایه ارتباطات خانوادگی بنا نهاده شده چندان روشن و صریح عمل نمی کند و ابهاماتی را برجای می گذارد که شاید نشان دهنده پاره ای محدودیت ها در نزدیک شدن به چنین سوژه هایی است.
روز بلوا فیلمی است که با دست مایه قراردادن وقایع روز به گامی قابل تامل در واکنش سینمای ایران به اتفاقات پیرامون از منظر یک درام با محوریت روابط و شخصیت ها می پردازد و می تواند مفری باشد تا سینمای ما را از موضع انفعال در پرداخت به چنین وقایعی تا حدی خارج سازد هر چند که برای شروع با کاستی هایی همراه است.